a3

علوم تجربی هفتم -

فصل 3 علوم هفتم

ثنا تکرلی

علوم تجربی هفتم. فصل 3 علوم هفتم

جوابش رو میخوام

تبلیغات

جواب ها

جواب معرکه

,,,,,, ...

علوم تجربی هفتم

بفرمایید،خودم نوشتم

جواب معرکه

هانیه شاکری

علوم تجربی هفتم

سلام معرکه یادت نره 🌺

جواب معرکه

معصومه

علوم تجربی هفتم

سلام دوست عزیز. معرکه کن 🙃❤آن روز زنگ آخر امتحان داشتیم. امتحان سخت و دشوار ریاضی ! امتحان که شروع شد صدای پچ پچ از دور و بر کلاس به گوش می رسید. برگه را که نگاه انداختم از همان اول ضربان قلبم تند و تند تر شد. سوال هایش سوال های المپیک را هم در جیب گذاشته بود. خلاصه من را که به عنوان شاگرد زرنگ می شناختند، از موشک و کاغذ گرفته تا جامدادی سمتم پرت می کردند تا کمکی به آن ها کمک کنم. آن از همه جا بی خبرها هم که نمی دانستند دیروز مهمانی بودم و چیز زیادی نخوانده ام. هی با حرکات چشم و گوشم طوری که مراقب نبیند تلاش می کردم به همکلاسی هایم بفهمانم که من هم دست کمی از شما ندارم تازه یکی باید به خود من جواب بدهد، اما انگار نه انگار. چشمتان روز بد نبیند. چند نفر از دوستانم را مراقب کلاسمان درحال تقلب کردن دید و از کلاس پرت کرد بیرون! بقیه هم که دست و پایشان را گم کرده بودند، به ناچار ادای نوشتن را در می آوردند و الکی قلم را در دستشان تکان می دادند! آن روز امتحان ما را هم پنج کیلو لاغر کرد هم فشارمان را زیاد!! اضطراب و نگرانی در چهره دوستانم به خصوص خود من، موج میزد. عرق جبین هم که بماند!! به ناچار هرچیزی را که معلم در کلاس درس داده بود و به خوبی گوش سپرده بودم را نوشتم. البته اضطراب و استرس ما شاگرد زرنگ ها برای بیست گرفتن است و به نوزده و هیجده گرفتن راضی نمی شویم ولی اضطراب همکلاسی هایم برای این بود که مبادا نمره شان ۱۰ نشود!! صدای زنگ به گوشمان خورد و برگه هایمان را جمع کردند. عده ای با بی خیالی به خانه رفتند و عده ای هم مثل من بی سر و صدا کلاس را پیچاندند و عده ای هم نشسته بودند و غصه می خوردند. خلاصه جلسه امتحان آن روز ما داستانی بود برای خودش. آدم باید در امتحان زندگی شکست نخورد وگرنه امتحان مدرسه را که با خواندن هم می توان پیروز شد! این بود انشای من

سوالات مشابه